در زبان روزمره به «اختلال هویت تجزیهای» (Dissociative Identity Disorder) گاهی «اختلال چندشخصیتی» گفته میشود. هسته اصلی این اختلال، گسست در تجربه هویت و فاصلههای قابلتوجه در حافظه است؛ نه «بازی کردن نقش» یا «تظاهر». این راهنما با زبانی روشن و رسمی، تصویر دقیقی از نشانهها، علل، تشخیص، درمان و مراقبتهای حمایتی ارائه میکند تا هم افراد درگیر و هم خانوادهها بتوانند تصمیمهای مطمئنتری بگیرند. محتوای این صفحه صرفاً آموزشی است و جایگزین ارزیابی بالینی توسط متخصص سلامت روان نیست.
اختلال چندشخصیتی چیست؟
اختلال هویت تجزیهای یا اختلال چندشخصتی با وجود دو یا چند حالت هویتی متمایز (گاهی «آلتر» نامیده میشوند) شناخته میشود که میتواند در رفتار، حافظه، ادراک و حس خود، تفاوتهایی ایجاد کند. افراد معمولاً شکافهای حافظهای درباره رویدادهای روزمره یا حوادث استرسزا را تجربه میکنند و این علائم باید باعث نارکاریکردن در تحصیل/کار/روابط شده باشد و با مصرف مواد یا هنجارهای فرهنگی توضیح داده نشود.
نشانهها و الگوهای شایع
هویتهای متمایز و «جابهجایی»
- احساس «تبدیل شدن» به حالتی دیگر، تغییر در صدا، ژست، ترجیحات یا حتی دستخط
- خاطرات ناهماهنگ بین حالتها؛ اطرافیان نیز ممکن است تغییرات را مشاهده کنند
شکافهای حافظهای
- فراموشی اپیزودیک در کارهای معمول روزانه (مسیر برگشت به خانه، خریدهای انجامشده)
- ناتوانی در بهیادآوردن بخشهایی از کودکی یا رویدادهای آسیبزا
نشانههای همراه با اختلال چندشخصیتی
- اضطراب و حملات پانیک، افسردگی، اختلال خواب، کابوسهای مکرر
- مسخشخصیت/مسخواقعیت (احساس غریبگی با خود یا محیط)
- دردها و علائم جسمانی بدون علت پزشکی روشن
- افکار خودآسیبرسان یا خطر خودکشی (نیازمند ارزیابی فوری)
شیوع و همایندیها
پژوهشها شیوع حدود ۱ تا ۱٫۵ درصد در جمعیت عمومی را گزارش کردهاند؛ در جمعیتهای درمانجو این عدد بیشتر است. همایندی با اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیت و مصرف مواد بالاست و همین همپوشانیها تشخیص را چالشبرانگیز میکند.
چرا این اختلال شکل میگیرد؟ (علل و عوامل خطر)
الگوی غالبِ توضیحی، آسیبهای شدید و مکرر دوران کودکی (جسمی/جنسی/هیجانی)، بیتفاوتی والدینی و محیطهای غیرایمن است. «گسست» در چنین بسترهایی نقش سازوکار مقابلهای پیدا میکند؛ یعنی ذهن برای تحمل آسیب و استرسِ طاقتفرسا، بخشهایی از تجربه و حافظه را جدا میکند. عوامل زیستی و رشدی نیز در پژوهشها بررسی شدهاند، اما محور اصلی همچنان تروما باقی میماند.
تفاوت اختلال چندشخصیتی با اسکیزوفرنی، دوقطبی و سایر اختلالات
-
DID ≠ اسکیزوفرنی: در اسکیزوفرنی، توهم و هذیانهای پایدار محورند؛ در DID، مسئله اصلی گسست هویت و شکاف حافظه است. وجود صداهای درونی در DID معمولاً با زمینه آسیبزا و الگویی تجزیهای همراه است، نه سازمان روانپریشانهی پایدار.
-
DID ≠ دوقطبی: نوسان خلق در دوقطبی (افسردگی/مانیا) ساختار و سیر دیگری دارد و با «جابهجایی هویت» یکی نیست. (در ارزیابی بالینی، الگوی زمانی اپیزودها، سیر، سابقه خانوادگی و پاسخ به درمان مقایسه میشود.).
نکته بالینی: تشخیص افتراقی به معاینه دقیق، اخذ شرححال کامل، رد علل جسمانی/نورولوژیک و ارزیابی مصرف مواد نیاز دارد.
تشخیص اختلال چندشخصیتی چگونه انجام میشود؟
برای تشخیص وجود اختلال چندشخصیتی، رویکرد استاندارد به DSM-5-TR تکیه دارد. معیارها شامل:
- اختلال در هویت با دو یا چند حالت متمایز؛
- فراموشی/گسست حافظه مکرر درباره رویدادهای روزمره یا آسیبها؛
- نارکاریکردن قابلملاحظه در عملکرد؛
- عدم تبیین بهتر با فرهنگ، دین، مواد یا بیماریهای دیگر.
ارزیابی توسط رواندرمانگر/روانپزشک با مصاحبه بالینی ساختاریافته و در صورت نیاز آزمونهای استاندارد انجام میشود.
مسیر درمان: رویکرد مرحلهمحور و مراقبت جامع
درمان خط اول، رواندرمانی آگاه از تروما است. دستورالعملهای ISSTD و شواهد جدید، مدل سهمرحلهای را توصیه میکنند:
مرحله ۱: تثبیت و ایمنی (تنظیم هیجانی، مهارتهای زمینگیری/گراندینگ، برنامه ایمنی، کاهش خودآسیب)
مرحله ۲: پردازش تدریجی خاطرات آسیبزا (با تکنیکهای مبتنی بر تروما؛ در صورت صلاحیت بالینی، پروتکلهای سازگار با تجزیه)
مرحله ۳: یکپارچگی/همکاری هویتها (از «ادغام کامل» تا همزیستیِ هماهنگ با کاهش تعارضهای دروننظامی)
دارودرمانی مستقیماً DID را درمان نمیکند، اما برای نشانههای همراه مثل افسردگی، اضطراب یا اختلال خواب بهکار میرود. در بحرانهای ایمنی، مداخلات سطح بالاتر ضروری است.
راهکارهای حمایتی برای فرد و خانواده
- ایمنی اولویت دارد: هر نشانه خطر (افکار خودآسیب/خودکشی) نیازمند کمک فوری تخصصی است.
- برنامه شخصی زمینگیری (Grounding): پنجحس (۵ چیز دیدنی، ۴ چیز لمسکردنی، ۳ صدا…)، تمرین تنفس آرام، تماس با اشیای خنک/گرم بیخطر.
- بهداشت خواب و تنظیم روزمره: خواب منظم، تغذیه پایدار، فعالیت بدنی ملایم.
- ارتباط حمایتی: بهجای بحث درباره «واقعی/غیرواقعی بودن»، روی ایمنی، احترام و همکاری تمرکز کنید.
- مرز سالم: اعضای خانواده میتوانند با آموزش، نقش حمایتی مؤثری ایفا کنند بدون آنکه جای درمان را بگیرند.
چه زمانی کمک فوری بگیرید؟
اگر شما یا یکی از عزیزانتان چنین نشانههایی از اختلال چندشخصیتی را تجربه میکنید، اول ایمنی را تأمین کنید (دور شدن از موقعیتهای خطر، حضور کنار فرد مطمئن، تماس با اورژانس در صورت نیاز). حتی وقتی خطر فوری برطرف شد، ارزیابی تخصصی توسط روانشناس آگاه از تروما و در صورت لزوم همکاری روانپزشک، به شروع یک برنامه درمانی مرحلهمحور کمک میکند. موسسه روانشناسی جریان میتواند در این راه به شما کمک کند.
- افکار، برنامه یا اقدام به خودآسیبی/خودکشی (یا داشتن ابزار آن).
- شکافهای حافظهای همراه با خطر بیرونی: گمشدن، رانندگی ناایمن، بیدار شدن در مکان ناآشنا یا با وسایل ناشناخته.
- جابهجاییهای هویتی مکرر که کار، تحصیل، مراقبت از کودک یا تصمیمهای روزمره را مختل میکند.
- صداهای درونی تهدیدکننده یا دستوردهنده به آسیب (به خود یا دیگران).
- بازفعالسازی شدید تروما: فلشبکهای مکرر، کابوسهای آزاردهنده، وحشتزدگی و ناتوانی در آرامسازی.
- ناتوانی واضح در مراقبت از خود: بیخوابی یا بیغذایی طولانی، بهداشت فردی بههمریخته، کنارهگیری افراطی، یا سرگردانی.
- مصرف مواد همزمان با گسست که خطر رفتارهای ناایمن را بالا میبرد.
در این شرایط، تماس با خدمات اورژانس یا مراجعه حضوری به مرکز درمانی ضروری است. همچنین در مواردی که خطر فوری وجود ندارد اما نشانهها با عملکرد و روابط شما تداخل پیدا کردهاند، وقت گرفتن از یک روانشناس میتواند از تشدید مشکل پیشگیری کند و مسیر درمان را روشنتر سازد.
درمان و بهبود اختلال چندشخصیتی در «مؤسسه روانشناسی جریان»
اگر شما یا یکی از عزیزانتان با علائم گسست هویت، شکافهای حافظه یا پیامدهای تروما که از علائم اختلال چندشخصیتی هستند؛ دستوپنجه نرم میکنید، تیم درمانگر آگاه از تروما میتواند کمککننده باشد:
- ارزیابی کلینیکی جامع و طرح درمان مرحلهمحور
- رواندرمانی فردی و خانوادگی مبتنی بر تروما
- مدیریت دارویی علائم همراه توسط روانپزشک (در صورت نیاز)
برای آگاهی از فرایند پذیرش و زمانبندی جلسات، میتوانید با «مؤسسه روانشناسی جریان» تماس بگیرید.
جمعبندی
اختلال هویت تجزیهای با گسست هویت و شکاف حافظه مشخص میشود و اغلب با تروماهای دوران کودکی ارتباط دارد. تشخیص دقیق اینکه فرد دارای اختلال چندشخصیتی است، نیازمند ارزیابی تخصصی و درمان مرحلهمحور است. بسیاری از افراد با دریافت درمان مناسب، به ثبات بیشتر، کاهش نشانهها و کیفیت زندگی بهتر میرسند. اگر نشانههایی مشابه تجربه میکنید، برای خود زمان، حمایت و درمان حرفهای فراهم کنید؛ مسیر بهبودی ممکن است طولانی باشد، اما دستیافتنی است.