مازوخیسم اصطلاحی است که در گفتوگوهای روزمره زیاد شنیده میشود، اما اغلب بهاشتباه و با قضاوتهای سخت به کار میرود. در روانشناسی، مازوخیسم به الگوهایی اشاره دارد که در آن فرد از تجربهی درد یا تحقیر (جسمی یا روانی) احساس لذت، رهایی یا آرامش میکند؛ این لذت ممکن است جنسی باشد یا نباشد. نکتهی مهم این است که مازوخیسم یک طیف است: از رفتارهای کاملاً رضایتمندانه و کنترلشده بین بزرگسالان آگاه، تا الگوهای آسیبزنندهای که به رنج و اختلال در عملکرد روزانه منجر میشوند. در این مقاله، تلاش میکنیم با زبانی روشن و بدون قضاوت، مازوخیسم را بشناسیم، تفاوتهای مهم آن را توضیح دهیم و مسیرهای کمک و درمان را معرفی کنیم.
مازوخیسم چیست؟
در معنای گسترده، مازوخیسم یعنی تمایل به تجربهی درد، تحقیر یا رنج و برداشت نوعی لذت یا آرامش از آن. این تجربه میتواند:
- جنسی باشد (در برخی افراد بخشی از ترجیحات خصوصی است).
- غیرجنسی باشد (مثلاً در روابط عاطفی یا محیط کار، فرد ناخودآگاه موقعیتهایی را انتخاب میکند که رنج بیشتری به خود تحمیل میکند).
در منابع بالینی، زمانی که این تمایل مداوم، کنترلناپذیر و رنجآور شود و به اختلال در عملکرد اجتماعی، شغلی یا خانوادگی بینجامد، ممکن است عنوان «اختلال مازوخیستی» مطرح شود. در مقابل، اگر تجربهها رضایتمندانه، آگاهانه، ایمن و مرزبندیشده بین بزرگسالان باشد و به آسیب پایدار منجر نشود، الزماً برچسب اختلال مناسب نیست.
تفاوتهای کلیدی که باید بدانیم
تمایز با خودآسیبی (Self-harm): خودآسیبی معمولاً برای کاهش تنشهای شدید روانی انجام میشود و لزوماً جنبهی لذتی ندارد. هدف اغلب «تخلیهی هیجان» یا «تنظیم درد عاطفی با درد جسمی» است.
تمایز با سادیسم: در سادیسم، فرد از درد یا تحقیر دیگری لذت میبرد؛ در مازوخیسم، محور تجربه بر خود فرد است. برای اطلاعات بیشتر مطلب سادیسم را بخوانید
تجربههای رضایتمندانه در بزرگسالان: هر گونه تجربهی بزرگسالانه باید با رضایت، اطلاع، قوانین ایمنی و مرزبندی روشن همراه باشد. نبودِ این اصول، خطر آسیب روانی و جسمی را بالا میبرد.
نشانهها و الگوهای رفتاری
مازوخیسم میتواند در حوزههای مختلف زندگی نمود پیدا کند:
در روابط عاطفی
- انتخاب همسر یا رابطههایی که تحقیر، بیاعتنایی یا سوءرفتار دارند.
- احساس گناه شدید پس از شادی و تلاش برای «تاوان دادن».
- تحمل مرزهای ناعادلانه با این باور که «من سزاوار رنج هستم».
در گفتوگوی درونی
- سرزنش مداوم خود، تحقیر خود و نادیده گرفتن موفقیتها.
- ترجیح رنج طولانیمدت به جای تلاش برای تغییر وضعیت.
در محیط کار یا تحصیل
- پذیرفتن وظایف سنگین بدون مرزگذاری و «نه» نگفتن.
- جستوجوی موقعیتهایی که شکست یا انتقاد سخت را محتملتر میکند.
نشانههای هشدار
- رنج پایدار، احساس شرم یا بیارزشی، آسیب تکرارشوندهی جسمی/روانی، و اختلال در روابط و کار.
- از دست دادن کنترل بر رفتار، پنهانکاری و تداوم رفتار علیرغم پیامدهای سنگین.
چرا برخی افراد به سمت مازوخیسم میروند؟
یک علت واحد وجود ندارد. ترکیبی از عوامل زیستی، روانی و محیطی در شکلگیری این الگو نقش دارند:
- یادگیری و تجربههای کودکی: اگر در کودکی توجه، محبت یا احساس تعلق فقط بعد از رنج، تنبیه یا تحقیر به دست آمده باشد، ذهن ممکن است بین «رنج» و «دوستداشتنی بودن» پیوند بسازد.
- تنظیم هیجان: برای برخی افراد، درد جسمی یا تحقیر روانی بهطور موقت از شدت هیجانات منفی میکاهد؛ این کاهش تنش میتواند رفتار را تقویت کند.
- طرحوارهها و باورهای ریشهای: طرحوارهی بیارزشی، محرومیت هیجانی یا اطاعت میتواند فرد را در چرخهی «تحمل رنج» نگه دارد.
- عوامل زیستی و عصبی: دردی که با ترشح مواد شیمیایی در مغز همراه میشود، ممکن است در برخی افراد احساس رهایی ایجاد کند؛ با این حال، این رهایی کوتاهمدت است و به تداوم چرخهی معیوب میانجامد.
- تجارب آسیبزا (ترومای گذشته): آزار عاطفی، جنسی یا فیزیکی میتواند الگوهای پیچیدهای از شرم، گناه و جستوجوی رنج بسازد.
پیامدهای ادامهی این چرخه
- روانی: افسردگی، اضطراب، شرم مزمن، اختلال در عزتنفس، احساس کرختی هیجانی.
- جسمی: آسیبهای بدنی، خستگی، اختلال خواب، دردهای مزمن.
- رابطهای: روابط نابرابر، سوءاستفاده عاطفی، وابستگی ناسالم، تنهایی.
چه زمانی باید به متخصص مراجعه کرد؟
- وقتی رفتار یا تخیلها خارج از کنترل شدهاند یا باعث رنج و اختلال در عملکرد میشوند.
- اگر خطر آسیب به خود یا دیگری وجود دارد.
- وقتی شرم یا اضطراب شدید مانع از لذت سالم، صمیمیت و رشد شخصی میشود.
مشاورهی تخصصی به شما کمک میکند ریشهها را بشناسید، مهارتهای تنظیم هیجان را یاد بگیرید و جایگزینهای سالم برای نیازهای هیجانی پیدا کنید.
مسیرهای درمان مؤثر
درمان باید اختصاصی، مرحلهبندیشده و مبتنی بر شواهد باشد:
درمانهای روانشناختی
- درمان شناختیـرفتاری (CBT): شناسایی و اصلاح افکار خودانتقادی، طرحوارههای بیارزشی و چرخهی تقویت رنج.
- درمان طرحوارهای: کار روی نیازهای هیجانی برآوردهنشده، بازوالدگری محدود و یادگیری مرزبندی سالم.
- درمان متمرکز بر هیجان و ذهنآگاهی: افزایش تحمل هیجان، آگاهی بدنی و قطع پیوند اتوماتیک «رنج = رهایی».
- DBT (آموزش مهارتهای تنظیم هیجان و تحمل پریشانی): برای کاهش رفتارهای تکانشی و ایجاد جعبهابزار ایمن.
- EMDR یا درمانهای متمرکز بر تروما: وقتی ریشهی رفتار به آسیبهای گذشته برمیگردد.
دارودرمانی
اگر افسردگی، اضطراب یا وسواس همزمان وجود داشته باشد، روانپزشک میتواند دارو تجویز کند. دارو بهتنهایی چرخهی مازوخیسم را متوقف نمیکند، اما میتواند درمان روانشناختی را تسهیل کند.
درمان زوجی/خانوادگی
برای بهبود ارتباط، تعیین مرزها، آموزش رضایت آگاهانه و پیشگیری از سوءاستفاده. هدف، ایمنی، احترام و شفافیت است.
راهکارهای خودیاری ایمن
این پیشنهادها جایگزین درمان حرفهای نیستند، اما به شروع تغییر کمک میکنند:
- ثبت محرکها و پیامدها: چه زمانهایی میل به رنج بیشتر میشود؟ بعد از کدام احساسها یا رویدادها؟
- تمرین مرزبندی: جملات کوتاه برای «نه گفتن» آماده کنید؛ از کوچکترین موقعیتها شروع کنید.
- بازنگری گفتوگوی درونی: هر جملهی «من سزاوارش هستم» را با شواهدی از ارزشمندیتان به چالش بکشید.
- مراقبت از خود (Self-care): خواب منظم، تغذیهی مناسب، حرکت روزانه، تنفس عمیق، و فعالیتهای لذتبخش سالم.
- برنامهی ایمنی: اگر خطر آسیب وجود دارد، فهرست افراد و مکانهای امن، شمارههای اورژانسی کشور خود و روشهای حواسپرتی سالم را از پیش آماده کنید.
- جایگزینهای کمخطر برای تنظیم هیجان: دوش آب ولرم، کمپرس سرد/گرم ملایم، ورزش هوازی سبک، نوشتن بیانگر احساسات، موسیقی و هنر—بدون وارد کردن آسیب.
اگر در معرض خطر فوری هستید، با خدمات اورژانسی کشور خود تماس بگیرید یا از نزدیکترین فرد مورد اعتماد کمک بخواهید.
چگونه موسسه روانشناسی جریان میتواند کمک کند؟
در موسسه روانشناسی جریان ارزیابی فردمحور و محرمانه انجام میشود؛ سپس با توجه به تاریخچه، نیازها و اهداف شما، برنامهی مداخلهی اختصاصی طراحی میگردد. رویکرد ما ترکیبی از درمانهای مبتنی بر شواهد (CBT، طرحوارهدرمانی، DBT و مداخلات تروما-فوکوس) است. جلسات حضوری و آنلاین، پیگیری منظم و آموزش مهارتهای خانگی، مسیر تغییر پایدار را هموار میکند.
پرسشهای متداول
- آیا مازوخیسم همیشه بیماری است؟
خیر. اگر تجربهها بین بزرگسالانِ آگاه، رضایتمندانه، ایمن و بدون پیامدهای منفی پایدار باشد، لزوماً اختلال محسوب نمیشود. معیار اصلی، رنج شخصی، اختلال در عملکرد و خطر آسیب است. - تفاوت مازوخیسم با خودآسیبی چیست؟
خودآسیبی غالباً برای کاهش تنش انجام میشود و تجربهی لذت الزاماً وجود ندارد. هر دو نیازمند توجه حرفهایاند، بهویژه وقتی کنترل رفتار دشوار میشود. - آیا مازوخیسم درمانپذیر است؟
الگوها قابلتغییرند. با درمان مناسب، آگاهی بدنی و هیجانی افزایش مییابد، مرزها تقویت میشوند و راههای سالمِ ارضای نیازها جایگزین چرخهی رنج میشود. - آیا جنسیت در مازوخیسم نقش دارد؟
مازوخیسم محدود به جنسیت خاصی نیست؛ در همهی جنسیتها دیده میشود. آنچه اهمیت دارد ایمنی، رضایت و سلامت روان است. - اگر شریک من گرایش مازوخیستی دارد، چه کنم؟
گفتوگوی بدون قضاوت، تعیین مرزهای روشن، توافقهای ایمن و—در صورت وجود رنج یا خطر—ارجاع به درمانگر متخصص ضروری است. - چه زمانی مراجعه فوری لازم است؟
وقتی خطر جدی آسیب به خود یا دیگری وجود دارد، یا رفتار خارج از کنترل شده است. در این شرایط، اقدام فوری برای ایمنی در اولویت است.
نقشهی عملی کوتاه برای شروع
- یک هفته «دفترچهی محرکها» داشته باشید و الگوها را رصد کنید.
- سه مرز ساده انتخاب کنید و تمرین «نه گفتن» را آغاز کنید.
- هر روز ۱۵ دقیقه فعالیت آرامساز (نفسعمیق، پیادهروی، نوشتن آزاد) انجام دهید.
- یک جلسهی ارزیابی با درمانگر تعیین کنید تا مسیر اختصاصی شما تدوین شود.
جمعبندی
مازوخیسم را باید بدون برچسبزنی و با درک پیچیدگیهای انسانی دید. اگر این الگوها برای شما یا عزیزتان دردسرساز شده، کمک تخصصی میتواند چرخهی رنج را به مسیر رشد و خودمراقبتی تبدیل کند. در موسسه روانشناسی جریان ما کنار شما هستیم تا با برنامهای مبتنی بر شواهد، امن و شخصیسازیشده، به تعادل و کیفیت زندگی بیشتری برسید.